در ستایش آنارشیسم و نگاهی به هنر و موسیقی‌  آنارشیستیک چکیده آنارشیسم، فلسفه‌ای ریشه‌دار در تاریخ بشر است که همواره در تقابل با ساختارهای قدرت و نابرابری بوده است این فلسفه، نه تنها در عرصه ی و اجتماعی، بلکه در حوزه فرهنگ و هنر نیز نمود یافته است هنر  و به طور خاص موسیقی آنارشیستی به عنوان تجلی این فلسفه، با به چالش کشیدن هنجارها و ساختارهای موجود، به دنبال ایجاد فضایی آزاد و رها از قید و بندها است در این مقاله، به بررسی فلسفه آنارشیسم و ارتباط آن با موسیقی خواهیم پرداخت همچنین، به طور خاص، به برخی از سبک‌های موسیقی خواهم پرداخت واژه و متعاقباً فلسفه آنارشیسم که به واسطه برگردان ناقص گاهی دچار بدفهمی شده است، از ریشه یونانی Anarxia » آنارخیا»است که در زبان انگلیسی Antiracism نوشته و خوانده می‌شود این واژه از دو بخش an به عنوان پیشوند نفی به معنای بدون» و Archons به معنای رهبر یا حاکم مطلق است برگردان رایج این واژه  در زبان پارسی هرج‌و‌مرج طلبی» است که تنها بار معنایی بخ
کتاب نظریه تعادل در موسیقی کتاب نظریه تعادل در موسیقی نوشته دانیلا و برند ویلمک؟» و ترجمه ضیاالدین ناظم پور» توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور» چاپ و منتشر شد همچنان که از عنوان کتاب بر می‌آید، این کتاب در مورد رویکردی غیر کلاسیک به درک احساسی آکوردها» به بحث و بررسی می‌پردازد برای آشنایی با کلیات مباحث کتاب مقدمه مترجم را با هم می‌خوانیم نظزیه‌ پردازان زیبایی شناسی برخی بر این باورند که درک زیبایی امری اکتسابی است که ریشه‌های آن در محیط خانواده، جامعه و فرهنگ شکل می‌گیرد در عین حال برخی دیگر به درکی کاملن انتزاعی از زیبایی باور دارند که می‌توان آن را نوعی سلیقه شخصی قلمداد کرد شاید هم درک ما از زیبایی ملغمه‌ای از این دو باشد در تاریخ موسیقی تا پیش از دوران کلاسیک خلق زیبایی منوط به رعایت قوانینی از پیش تعیین شده بود که در دوران کلاسیک به کارگیری این روش به اوج کارایی خود در آفرینش موسیقی رسید این تفکر برخاسته از باور درک زیبایی به روش اکتسابی بود به عنوان مثال بر
در نگاه اول شاید عنوان مقاله پیشِ رو تا حدی چالش برانگیز به نظر یرسد چرا که بیشتر اوقات از همبستگی ریاضیات یا معماری با موسیقی سخن شنیده‌ایم هرچند که نگاه هندسی به ساختار ملودی چندان بی سابقه نیست اما جری گیتس  این موضوع را به شکلی کاربردی و به همراه مثال‌هایی قابل فهم بیان کرده است آنچه در پی می‌آید حاصل تجربیات و مطالعات وی دراین حوزه است  به عنوان آهنگساز باوردارم که قبل از تلاش برای نوشتن یک قطعه موسیقی باید در مورد آنچه می خواهم به شکل موسیقی بیان کنم فکر کنم این کار مرا قادر می‌کند تا روی نکته اصلی تمرکز کنم  و در نتیجه زمان کمتری صرف فرایند آهنگسازی کنم اگر قرار باشد که قطعه‌ای بنویسید که نشان دهنده حس ماجراجویی باشد، از کجا شروع می کنید؟ چه نوع ملودی‌ای می‌تواند نمایانگر این حس باشد؟ و چه نوع ملودی نمایانگر حس ماجراجویی نیست؟ برای اینکه انتخاب‌های خود را محدود کنیم ایده‌هایی مفهومی وتصویری وجود دارند که می توانیم آنها را بررسی کنیم تا به ما کمک کنند،
        غم چیزی نیست که ما به طور منطقی به دنبالش باشیم اما به هر حال گاهی به شکلی خواسته یا نا خواسته در پی‌اش می‌گردیم گاهی در میان بیشمار آهنگی که در اینترنت به طوررایگان یا برای فروش گذاشته شده اند، و یا در میان آرشیو موسیقی خودمان، دربه‌در دنبال یک موسیقی، ترانه یا تصنیفی می‌گردیم که می‌دانیم با گوش کردنش غمگین‌تر از آن چیزی می‌شویم که حالا هستیم دلایلی چند در چرایی جستجوی موسیقی دردناک وجود دارد که دکتر شهرام حشمت، دکترا درحوزه  اقتصاد و بهداشت اعتیاد از دانشگاه ایلینویز در اسپرینگفیلد در مقاله‌ای به زبان انگلیسی به آن پرداخته است آنچه می‌خوانید برگردان مقاله ایشان  به زبان پارسی است غم یکی از احساس اولیه است که در فرهنگ‌های گوناگون به گونه‌ای یکسان بیان و درک می‌شود احساسات اساسی مانند عصبانیت، شادی و اندوه، ذاتی و جهان شمول هستند درک احساسات اساسی در موسیقی بسیار سریع هستند و برای این ادراک اامن نباید آموزش موسیقی دیده باشیم به عنوان مثال شنیدن اج
  بخش سوم معرفی قطعاتی از موسیقی کلاسیک که می‌توانند توهم‌زا باشند   همانطور که پیش از این اشاره شد، موسیقی روان‌گردان یک ژانر فرعی از سبک راک دهه ۱۹۶۰ است، اما در توصیفی گسترده‌تر باید گفت بخش وسیعی از اصوات سه بعدی که طی دهه‌ها و قرن‌های گذشته تولید و خلق شده‌اند و شنیدن آنها در  شرایطی خاص و بدون استفاده از هرگونه ماده روان گردان ممکن است سبب خروج حالت روانی ما از حال طبیعی ‌شوند، می‌توانند زیر مجموعه این تعریف قرار بگیرند مصاحبه‌هایی که با دست‌اندرکاران تولید موسیقی روان‌گردان معاصر صورت گرفته، نشان می‌دهد که موسیقی کلاسیک تاثیر زیادی بر راک روان گردان داشته است جیم مک کارتی 1 نوازنده درام گروه یاردبرد 2 در مصاحبه با بی بی سی می‌گوید ما قبلاً به موسیقی کلاسیک گوش می دادیم مثلن آثار استراوینسکی و انواع و اقسام موسیقی‌های شبیه آن و پروکول هاروم 3 می گوید که قطعه A Whiter Shade of Pale را تحت تاثیر Air on the G String  اثر باخ، ساخته‌است با این توصیف روانگردان ترین قطعات م
بخش دوم پژوهش‌های آزمایشگا‌هی مندل کالن 1 دکترای علوم اعصاب کالج سلطنتی بریتانیا طی آزمایش‌هایی که بر روی  مصرف کنندگان ال اس دی انجام داد به پژوهش در رابطه میان توهم و موسیقی پرداخت وی با علم به اینکه از دهه شصت میلادی میان  برخی از انواع موسیقی‌ و ال اس دی ارتباطی با کارکرد ضد فرهنگی وجود داشته است، دریافت که گوش دادن به این گونه موسیقی‌ها هم زمان با تجربه مصرف این ماده روانگردان می تواند در یک سطح عصبی تأثیر بگذارد و برای پشتیبانی از این ادعا اسکن مغزی انجام داد یکی از چالش‌های تحقیقات او نحوه انتخاب موسیقی بود آهنگ‌هایی که انتخاب می‌کرد باید برای ایجاد یک خلسه روانی به لحاظ علمی و با رعایت سرسختانه مقررات تحقیق علمی گردآوری می شد وظیفه ای که هم به حساسیت خلاقانه و هم به احترام به چهارجوب سخت رویه علمی نیاز داشت وی توضیح داد که نیاز به گنجاندن موسیقی در این کارآزمایی ها مستقیمن ناشی از علاقه به مطالعه داروهای روانگردان و در نظر گرفتن نحوه استفاده آنها در حو
      بخش اول چیستی توهم و ارتباط آن با موسیقی   همه ما اصطلاحاتی چون موسیقی توهم‌زا، روان‌گردان و امثال اینها را شنیده‌ایم و گه‌گاه از آنها استفاده می‌کنیم و اغلب این واژه‌ها را مختص یکی از زیر شاخه‌های موسیقی راک می‌دانیم باید گفت این شناخت ناقص شامل همه ماهیت موسیقی روان‌گردان نمی‌شود ابهام در تعاریف دقیق و علمی این اصطلاحات می‌تواند در بیان و فهم دقیق مطالب مرتبط با این کلمات چالش ایجاد کند در این نوشتار سعی دارم ضمن ارایه تعریفی دقیق از واژه‌های توهم و روان‌گردان از منظر بیولوژی، به معرفی موسیقی‌هایی که بار این برچسب را به دوش می‌کشند بپردازم و در نهایت به پاسخ این سوال بپردازم که آیا موسیقی‌های کلاسیک با تعریف عرفی آن می‌توانند توهم‌زا باشند؟ و در بخش دوم مقاله به معرفی موسیقی‌های کلاسیک روان‌گردان خواهم پرداخت از منظر علمی اطلاق توهم به رفتار یک شخص زمانی جایز است که او چیزهایی را که خارج از ذهنش وجود ندارد را می‌بیند، می‌شنود، بو می‌کند، مز